Firewire چیست

Firewire یا i-Link که به IEEE ۱۳۹۴ نیز معروف است ، یک استاندارد واسط برای گذرگاه سریال در رایانه های شخصی است که امکان برقراری ارتباطات صوتی و تصویری دیجیتال را فراهم می سازد.
Firewire در بسیاری از موارد جایگزین SCSI شده است و این به دلیل کمتر بودن هزینه پیاده سازی و همچنین سادگی پیاده سازی سیستم های کابلی بوده است.
از سال ۱۹۹۵ تقریبا تمام دوربین های دیجیتال مدرن از این اتصال پشتیبانی می کنند. بسیاری از رایانه ها از قبیل Macintosh که به منظور امور خانگی و حرفه ای صوتی و تصویری طراحی شده اند به طور پیش فرض و پیش ساخته درگاههای Firewire دارند. Firewire همچنین سالها یک ویژگی جالب توجه ipod های شرکت Apple بوده است که به منظور دریافت اطلاعات در چند ثانیه و همچنین شارژ مجدد باتری به طور همزمان و تنها با یک کابل استفاده می شد. از این گذرگاه معمولا برای اتصال دوربین های ویدئویی دیجیتال و دستگاه ها و رسانه های ذخیره سازی اطلاعات استفاده می شود.
اما استفاده دیگر آن در سیستم های ویدئویی real time یا زنده مثل سیستم های نظارت و کنترل و همچنین سیستم های حرفه ای صوتی است.


Firewire در بعضی موارد به جای گذرگاه معمولی USBاستفاده می شود. دلیل این امر هم سرعت موثر بالاتر است و هم این که Firewire به رایانه میزبان نیازی ندارد.
Firewire تمامی قابلیت های SCSI را فراهم می سازد و در مقایسه با USB۲.۰ پرسرعت ، از سرعت بالاتر تبادل اطلاعات پشتیبانی می کند ؛ خصوصیتی که برای همه افراد بخصوص ویرایشگرهای صوتی و تصویری از اهمیت بالایی برخوردار است.
Firewire قادر است تا ۶۳ دستگاه جانبی را به طور خطی به هم متصل نماید. تنها محدودیت این اتصالات هم غیر چرخشی بودن ساختار شبکه است. یعنی همانطور که گفته شد به صورت خطی و نه به صورت حلقوی به هم متصل می شوند. بنابراین امکان ارتباط دو به دو نیز بین دستگاه ها فراهم می آید.
به عنوان مثال یک چاپگر و یک اسکنر می توانند به طور مستقیم با هم ارتباط برقرار کنند. بدون این که نیازی به حافظه سیستم و یا CPU داشته باشند. Firewire همچنین از وجود چند میزبان در هر گذرگاه نیز پشتیبانی می کند.
USB برای فراهم آوردن این امکانات و قابلیت ها به تراشه مخصوص نیاز دارد. بنابراین کابل آن ، مخصوص و گران قیمت خواهد بود. در حالی که Firewire تنها به یک کابل با تعداد سوزنهای مشخص در هر دو سر کابل (معمولا ۶تا) نیاز دارد که برای پشتیبانی از Plug and Play و hot Swapping طراحی شده است. این دو عبارت به این مفهوم اند که در صورت نیاز به قطع ارتباط یک دستگاه با دستگاه های دیگر و یا جایگزینی یکی با دیگری نیازی به قطع منبع تغذیه نیست و در حال روشن بودن دستگاهها نیز این اعمال امکان پذیرند و صدمه ای به هیچ یک وارد نخواهد آمد. Firewire ۴۰۰ قادر به تبادل اطلاعات بین دستگاه ها با سرعت ۱۰۰ ، ۲۰۰ و ۴۰۰ مگابیت در ثانیه است که البته مقدار واقعی آنها ۹۸.۳۰۴ ، ۱۹۶.۶۰۸ و ۳۹۳.۲۱۶ مگابیت در ثانیه است.
اگر چه USB۲ ادعای فراهم کردن سرعت بالاتری را دارد (۴۸۰مگابیت در ثانیه) اما در عمل Firewire به دلیل ارتباط مستقیم دستگاه ها و معماری یک به یک آنها سریعتر خواهد بود. البته طول هر کابل نباید از ۴.۵ متر بیشتر شود.
Firewire ۸۰۰ نیز امکان ارسال اطلاعات با سرعت ۷۸۶.۴۳۲ مگابیت در ثانیه را فراهم می کند. IEEE ۱۳۹۴b از اتصالات نوری تا طول ۱۰۰ متر و سرعت تبادل اطلاعات تا ۳.۲ گیگابیت در ثانیه را پشتیبانی می کند که در نوع خود فوق العاده است .

سه روش بالا بردن سرعت بوت

با توجه به اینکه ویندوز XP تبدیل به یکی از عمومی ترین ویندوزهای مورد استفاده توسط کاربران مختلف گشته است ، و با توجه به اینکه سیستم های مختلف با قدرتهای متفاوتی از این ویندوز استفاده مینمایند ، بنابراین شما میتوانید با این روشها در واقع ویندوز XP خود را با شرایط سیستم خود مطابقت داده و بهترین نتیجه و استفاده را از آن داشته باشید. در این ترفند قصد داریم 3 روش بسیار کارآمد را به شما معرفی کنیم که با استفاده از آن میتوانید سرعت بوت یا بالا آمدن ویندوز XP خود را به طرز چشمگیری افزایش دهید.


بالا بردن سرعت بوت ( روش اول )
این ترفند کارش این است که یک دسته فایل را از پوشه temp پاک می کند و history هر زمان که شما کامپیوترتان را خاموش می کنید. با این کار کامپیوتر شما وقت بیهوده ای را برای چک کردن این پوشه ها تلف نمی کند. با این کار سرعت بالا آمدن ویندوز افزایش می آید.
برای انجام این کار مراحل زیر را طی کنید :
1- Notepad را باز کنید و سه جمله زیر را در آن بنویسید :


/S /q "C:/Documents and Settings/"UserName without quotes"/Local Settings/History"
"RD /S /q "C:/Documents and Settings/Default User/Local Settings/History
"RD /S /q "D:/Temp/" <--"Deletes temp folder, type in the location of your temp folder


2- حالا این فایل را با هر نامی که می خواهید ذخیره کنید ، البته با پسوند " .bat " برای مثال " fastboot.bat " یا " deltemp.bat "
3- از منوی Start گزینه Run را انتخاب کنید .
4- در Run بنویسید : " gpedit.msc " و روی ok کلیک کنید .
5- از پنجره باز شده در سمت چپ روی گزینه " Computer Configuration " کلیک کنید و سپس " Windows Settings " را انتخاب کنید .
6- بر روی گزینه " Scripts " دو بار کلیک کنید سپس " Shutdown " را انتخاب کنید تا پنجره ای جدید باز شود.
7- روی " Add " کلیک کنید و در پنجره باز شده آدرس فایلی که درست کرده اید را بدهید و سپس روی " ok " کلیک کنید.


بالا بردن سرعت بوت ( روش دوم )

وقتی کامپیوترتان را روشن می کنید معمولا قبل از اینکه سیستم بخواهد بالا بیاید درایور های فلاپی و سی دی رام و ... را چک می کند ! به نظر من این یه کار بیهوده است که هر بار سیستم این موارد را چک کند . حالا برای از بین بردن این قسمت باید تغییراتی را در بایوس سیستمتان انجام دهید . مراحل زیر را به دقت انجام دهید:
1- معمولا برای ورود به bios باید کلید F2 یا Delete را فشار داد ، زمانی که کامپیوتر در حال بالا آمدن است.
2- به منوی " Boot " بروید .
3- " Boot Sequence " را انتخاب کنید .
4- سپس هر دو گزینه ای که از روی هارد بوت می شوند را به گزینه " First Device " تغییر دهید .
5- دکمه " Escape " را فشار دهید و از بایوس خارج شوید . فراموش نکنید که این تغییرات را قبل از خارج شدن ذخیره کنید .
توجه : وقتی که شما این تغییرات را انجام می دهید ، نمی توانید سیستمتان را از طریق فلاپی یا سی دی رام بوت کنید . اگر روزی لازم شد که این کار را انجام دهید ، کافیست برگردید به عقب ، یعنی به بایوس خود بروید ، مرحله بالا را تکرار کنید و گزینه "First Device " را برای فلاپی و سی دی رام بردارید .


بالا بردن سرعت بوت ( روش سوم )
زمانی که کامپیوتر شما در حال بالا آمدن هست معمولا شبکه را چک می کند تا ببیند آدرس IP آزاد هست یا نه . با استفاده از پیکربندی یک ip آدرس دستی برای سیستم تعریف می کنیم . این کار سرعت بوت شما را افزایش می دهد . پس طبق مراحل زیر عمل کنید :
1- روی منوی Start کلیک کنید و " Connect To/Show All Connections " را انتخاب کنید .
2- روی Connection شبکه خود راست کلیک کنید و " Properties " را انتخاب کنید .
3- در تب " General " ، در لیست سرویس ها " TCP/IP " را انتخاب کنید و روی دکمه " Properties " کلیک کنید .
4- در پنجره باز شده روی " Use the following address " کلیک کنید و آدرس ip کامپیوترتان را بنویسید . اگر شما از یک روتر استفاده می کنید معمولا آدرس ip شما 192.168.0.xx یا 192.168.1.xx است . اگر آدرس IP خود را بخاطر نمی آورید و یا در آن شک دارید به منوی Start بروید و Run را انتخاب کنید و در آن cmd را تایپ کنید و روی ok کلیک کنید . در پنجره باز شده " ipconfig/all " را تایپ کنید . با اینکار ip شما نمایش داده می شود و شما می توانید آدرس مورد نظر را در بخش مورد نظر بنویسید .
5- همچنین در پنجره " TCP/IP properties " شما باید آدرس های " Subnet mask " ، " Default gateway " و " DNS Server " را هم پر کنید . اگر عدد های این گزینه ها را هم نمی دانید می توانید با استفاده از دستور " ipconfig/all " در مرحله 4 این اعداد را پیدا کنید .

تفاوت پردازنده های ۳۲ و ۶۴ بیتی

محدودیتی که در دامنه پردازش های ۳۲ بیتی وجود دارد، همواره باعث کندشدن سرعت انجام عملیات پیچیده و سنگین اطلاعاتی در سیستم های مختلف می گردد. به همین منظور بسیاری از شرکت های سازنده نرم افزار و خصوصاً آن هایی که در زمینه سیستم عامل فعالیت دارند از دیرباز رقابتی را برای تحت پوشش قراردادن تعداد زیادتری CPU و مقدار بیشتری حافظه RAM نسبت به یکدیگر آغاز کرده اند.
به عنوان مثال رقابتی که بین ویندوز ۲۰۰۰ سرور با سولاریس یا انواع یونیکس و لینوکس بر سر امکان استفاده از ۸ یا ۱۶ تا ۳۲ پردازنده به همراه چند گیگابایت حافظه RAM و امثال آن وجود داشت همواره یکی از جالب ترین و پرسروصداترین زمینه رقابت بین چند سیستم عامل به شمار می رفت. اما همه این عوامل چندی پیش تحت الشعاع واژه جدیدی به نام پردازش ۶۴ بیتی قرار گرفت.
این فناوری جدید که به لطف به بازار آمدن دو محصول جدید از دو شرکت معتبر سازنده پردازنده یعنی اینتل و AMD شکل گرفت، در مدت کوتاهی توانست توجه سازندگان سیستم عامل را به شدت معطوف کارایی بی نظیر خود کند. پردازنده های Xeon و ایتانیوم از سوی اینتل و پردازنده Opteron از طرف AMDدر مدت کوتاهی توجه تمام سازندگان مشهور سرورهای Enterprise و همچنین تولیدکنندگان سیستم عامل را به خود جلب کرد. در این میان مایکروسافت نیز بلافاصله اقدام به طراحی نسخه ای از ویندوز ۲۰۰۳ سرور برمبنای انجام پردازش های ۶۴ بیتی و با استفاده از پردازنده های جدید نمود. این نسخه جدید ۶۴ بیتی از چند نظر بر نسخه پیشین خود برتری داشت.
اول این که از میزان حافظه فیزیکی و مجازی بیشتری پشتیبانی می کند.
دوم این که در مقایسه با نسخه ۳۲ بیتی از کارایی و سرعت بالاتری در مدیریت حافظه، رجیسترها و عملیات O/I برخوردار است.
نکته سوم در مورد امنیت است. نسخه ۶۴ بیتی قابلیت محافظت بیشتری در برابر کدهای مخرب(Malicious Code) از خود نشان می دهد.
طبق پیش بینی های انجام گرفته تا پایان سال ۲۰۰۵ میلادی کلیه کامپیوترهایی که قرار است نقش سرور را در مراکز بزرگ اقتصادی داشته باشند به سمت ریزپردازنده و سیستم عامل ۶۴ بیتی سوق پیدا خواهند کرد. همین پیش بینی حاکی از تمایل شدید کامپیوترهای دسکتاپ به سمت استفاده از تکنولوژی ۶۴ بیتی تا پایان سال ۲۰۰۶ میلادی است. براین اساس به تدریج نه فقط سازندگان سیستم عامل مثل مایکروسافت سیستم عامل ۶۴ بیتی مختص کامپیوترهای دسکتاپ (Windows XP ۴۶ bit) را به بازار عرضه می کنند، بلکه سایر تولیدکنندگان نرم افزارهای مختلف هم با وارد شدن به دنیای پردازش های ۶۴ بیتی، کارایی و سرعت جدیدی را به کاربران خود ارائه می دهند.

● مقایسه
در یک سیستم عامل ۳۲ بیتی مثل نسخه های ۳۲ بیتی ویندوز ۲۰۰۳ از یک حافظه مجازی (Virtual memory) برای انجام پردازش های مختلف استفاده می شود. این حافظه مجازی که حداکثر ۴ گیگابایت می تواند ظرفیت داشته باشد به دو قسمت تقسیم می شود. یک قسمت ۲ گیگابایتی آن به وسیله برنامه در حال اجرا اشغال شده و ۲ گیگابایت دیگر در اختیار سیستم عامل قرار می گیرد. تا اینجا همه چیز بسیار عادی به نظر می رسد اما مشکل زمانی پیش می آید که ۲ گیگابایت سهم برنامه های در حال اجرا به مرز پرشدن نزدیک می شود. به عنوان مثال یک بانک اطلاعاتی SQL Server را در نظر بگیرید که برای اتصال هر کاربر به سرور و انجام عملیات موردنظر وی ۲۰ مگابایت حافظه مجازی را در نظر می گیرد. با رسیدن تعداد کاربران به مرز یکصد نفر، کل حافظه مجازی ۲ گیگابایتی در اختیار SQL Server قرار می گیرد و این به معنای نزدیک شدن سیستم به یک نقطه بحرانی در عملیات سرویس دادن به کاربران است. در نسخه های ۳۲ بیتی یکی از راه هایی که برای این مسأله در نظر گرفته می شد، اختصاص ۳ گیگابایت از حافظه مجازی به برنامه های درحال اجرا بود. این روش که با استفاده از دستکاری در فایل boot.ini انجام می گرفت، یک گیگابایت از حافظه مجازی در اختیار سیستم عامل را به سهمیه حافظه مجازی برنامه های در حال اجرا واگذار می کرد و تا حدودی مشکل کمبود حافظه مجازی را رفع می کرد. اما خود این عمل هم عوارض جانبی خاص خود را دارد و آن محدود شدن کرنل سیستم عامل به یک گیگابایت حافظه مجازی برای انجام عملیات cache است.
این محدود شدن باعث افت سرعت انتقال اطلاعات از سرور به کلاینت ها می شود. ضمن این که باز هم در نهایت با زیادترشدن تعداد کاربران یا پردازش های موردنظر آنان، این ۱ گیگابایت الحاق شده نیز به مرز اشتغال شدن کامل نزدیک می شود و مدیران سیستم را به ناچار مجبور به افزایش تعداد سرورها برای رفع مشکل می کند. با آمدن ویندوز ۲۰۰۳ نسخه ۳۲ بیتی، قدرت آدرس دهی سیستم عامل برای حافظه های فیزیکی (RAM) به ۳۲ گیگابایت برای نسخه Enterprise و ۶۴ گیگابایت در نسخه DataCenter افزایش یافت و این به معنای نیاز کمتر سیستم به استفاده از حافظه مجازی و در نتیجه کمتر شدن مشکل مربوط به محدودیت حافظه های مجازی بود. اما به هر حال استفاده از حافظه مجازی برای پردازش اطلاعات امری گریزناپذیر است و به همین دلیل توجه سازندگان سیستم عامل همواره معطوف به پیدا کردن راه حلی برای عبور از این مشکل بود.
سرانجام با مطرح شدن و تولد سیستم عامل ۶۴ بیتی ویندوز ۲۰۰۳ که با استفاده از قدرت پردازنده های ۶۴ بیتی جدید قادر بود از یک سیستم آدرس دهی ۴۰ بیتی استفاده کند، میزان حافظه مجازی قابل دسترسی سیستم از ۴ گیگابایت به ۴۰ ۲ یعنی ۱۶ ترابایت (هزار گیگابایت) افزایش یافت. بدین ترتیب ۸ ترابایت از این ظرفیت در اختیار برنامه های در حال اجرا و ۸ ترابایت دیگر در اختیار سیستم عامل قرار گرفت.
مهم ترین سؤالی که در این جا می توانست مطرح شود این است که آیا برنامه های سابق محیط ۳۲ بیتی که برای استفاده از حداکثر ۳ گیگابایت حافظه مجازی کامپایل شده اند قادر به بهره بردن از این ۸ ترابایت فضای جدید هستند یا خیر. پاسخ این سؤال هم می تواند مثبت باشد و هم منفی. بدین صورت که برخی برنامه های کامپایل شده در محیط های ۳۲ بیتی که به صورت صریح قدرت استفاده از حداکثر ۳ گیگابایت حافظه مجازی را دارند، با ورود به محیط ۶۴ بیتی هیچ تغییری را احساس نخواهند کرد. اما برخی دیگر که با تکنولوژی Large Address ware کامپایل شده اند قادر خواهند بود تا ۴ گیگابایت از حافظه مجازی را در محیط جدید مورد استفاده قرار دهند. از لحاظ سرعت انجام عملیات نیز برخی برنامه های کامپایل شده در محیط ۳۲ بیتی (مثلاً برنامه های نوشته شده با ASP.NET که از تکنولوژی Multithreading برای اجرای موازی چند دستورالعمل در آن واحد استفاده می کنند)، به دلیل قدرت بی نظیر پردازنده های ۶۴ بیتی در انجام این کار می توانند از مزایای محیط جدید اجرا استفاده کرده و سرعت اجرای خود را افزایش دهند. اما اگر برنامه ای (مثلاً یک فایل Exe) در محیط توسعه ای مثل ویژوال بیسیک نسخه ششم برای دسترسی به یک پایگاه داده و کار با آن بدون استفاده از مکانیسم پردازشی موازی و به صورت ساده نوشته شده باشد، این برنامه حتی اگر برروی یک سرور ۶۴ بیتی هم اجرا شود نمی تواند از قابلیت های محیط جدید سودی ببرد.
بنابراین اگر قرار است این برنامه روی کلاینت نصب شده و پایگاه داده موردنظر که SQL Server است روی یک سرور باشد، بهتر آن است که کلاینت در همان وضعیت ۳۲ بیتی باقی بماند و سرور به نسخه ۶۴ بیتی ویندوز ۲۰۰۳ ارتقاء داده شود. در این صورت موتور بانک اطلاعاتی SQL Server که در تمام نسخه های خود از شیوه Multithreading برای انجام دستورات موردنظر کاربران استفاده می کند، می تواند در محیط جدید با سرعت بهتری فرامین رسیده از طرف کلاینت ها را پردازش کرده و نتیجه را سریع تر به آن ها برگرداند و کارایی کلی این سیستم بانک اطلاعاتی را به نحو مطلوبی افزایش دهد.

آشنایی بیشتر با پورت Fire wire یا IEEE_1394

طراح پورت USB چند هدف عملی در ذهن داشت که در نهایت به ساخت این پورت انجامید از آن جمله:
قیمت تمام شده پایین، بنابراین USB توانست در تجهیزات جانبی ارزان قیمت مانند موس، کی برد و جوی استیک ها مورد استفاده قرار گیرد.
-هزینه کم کابل رابط
-تعداد زیاد تجهیزاتی که می توان به این پورت متصل کرد.
-سرعت بالا که برای تجهیزاتی مانند پرینترها بسیار مفید بود.
هدف از طراحی این پورت جایگزینی آن با پورت های مختلف (پورت موازی، سریال پورت های مخصوص کی برد، موس و غیره) در کامپیوتر بوده است. با یک استاندارد ساده USB به سادگی به همه این اهداف دست پیدا کرد. و در آینده ای نه چندان دور کامپیوترهایی خواهیم داشت که در پشت آنها فقط چند پورت USB وجود داشته باشد. اما پورت Fire wire ابتدا بوسیله کمپانی Apple ابداع شد و بعدها با کد IEEE_1394 به عنوان یک پورت استاندارد شناخته شد. این پورت در حقیقت اهدافی مشابه USB را دنبال می کرد. اما تفاوت در این بود که IEEE_1394 اصولاً به گونه ای طراحی شده بود که برای دستگاههای با حجم اطلاعات بالا مناسب باشد. تجهیزاتی مانند camcorder, DVD player، دستگاههای صوتی دیجیتال برای این پورت بسیار مناسب بودند. USB و IEEE_1394 در چندین خصوصیت با یکدیگر تشابه و تفاوت دارند که به اختصار خدمتتان عرض می کنم:

ــ IEEE_1394 و USB هر کدام یک باس سریال هستند که برای انتقال اطلاعات از یک جفت سیم به هم تابیده استفاده می کنند.
ــ سرعت انتقال اطلاعات پورت IEEE_1394 این رقم تا 400 مگابایت بر ثانیه می رسد. که البته پورت USB هم با استانداردهای جدید به کمی بیش از این سرعت رسیده است.
ــ می توان 127 دستگاه را به یک باس USB متصل کرد ولی این برای IEEE_1394 عدد 63 است.
ــ هر دوی USB وIEEE_1394 از مفهوم دستگاه آیزوکرونوس پشتیبانی می کنند. منظور از اصطلاح دستگاه آیزوکرونوس به دستگاهی گفته می شود که برای انتقال اطلاعات به مقدار مشخصی از پهنای باند احتیاج دارد. این قابلیت برای دستگاههای صوتی و تصویری دیجیتال عالی است.
ــ هر دوی USB و IEEE_1394 به شما اجازه می دهند در هر زمانی آنها را وصل یا قطع کنید.
بیشتر دوربین های دیجیتال یک پورت IEEE_1394 دارند. زمانیکه دوربین خود را با این پورت به کامیپیوتر وصل می کنید. نتیجه شگفت انگیز است. اگر نرم افزار مناسب را نصب کرده باشید با این پورت به راحتی و با وضوح دیجیتال بالا تصاویر و فیلم های خود را از دوربین دانلود خواهید کرد.

eSATA چیست ؟

منبع : www.AsanDownload.com



پیدا کردن تنگناها _ که هنگامی به وجود می آید که بعضی از وسایل یا رابط ها نتوانند داده ها را با همان سرعتی نقل و انتقال بدهند که بقیه سخت افزارهای کامپیوتر می توانند _ و برطرف کردن آن تنگناها در مجموع می تواند اجرای کارهای کامپیوتری را سریع تر کند.
یک مثال کلاسیک رابط USB 2.0 است. میلیون ها کاربر در سراسر جهان، دیسک های سخت اکسترنالی دارند که سرعت خواندن و نوشتن آنها بسیار پایین تر از سرعت خواندن و نوشتن در دیسک های سخت اینترنال است، که علت در تنگنای USB 2.0 است.
تا زمانی که گونه 3.0 رابط USB وارد بازار نشود (به مقاله حاشیه ای «USB 3.0» مراجعه کنید)، رابط eSATA بهترین جایگزین USB 2.0 است، که گونه اکسترنال رابط SATA،(1) مورد استفاده دیسک های سخت، SSDها(2)، و دیکسران های نوری مانند BD ها(3)و DVD هاست.
eSATA رابط SATA را به خارج از کامپیوتر(پی سی پدیا) توسعه می دهد. از لحاظ سرعت خواندن و نوشتن در عمل فرقی با SATA ندارد. بسته به سرعت کنترل کننده داده ها، eSATA دیسک های سختی با حد سرعت تئوری 1.5Gbps(کمتر از 150مگابایت در ثانیه در استفاده ی دنیای واقعی )یا 3گیگابایت در ثانیه (کمتر از 300 مگابایت در ثانیه) فراهم خواهد ساخت، و مهندسان روی ساخت گونه 6Gbps در حال کار هستند. توجه داشته باشید که یک رابط سریع تر نمی تواند یک دیسک سخت را سریع تر از محدودیت های درونی یک سیستم کند؛ با وجود این، eSATA بسیار سریع تراز 32 یا 33 مگابایت در ثانیه که حداکثر سرعت USB2.0 است کار می کند.
eSATA از همان نوع کابل مورد استفاده SATA با همان پیکربندی الکتریکی بهره می گیرد؛ اما شکل رابط آن متفاوت است. اضافه کردن پورت های eSATA برای کامپیوتر آسان است.
نظر به این که USB 2.0 برخلاف eSATA بر روی بسیاری از کامپیوترها تعبیه شده است، اکثر وسایل eSATA حاوی یک رابط USB نیز هستند.
اگر یک دیسک سخت اینترنال SATA داشته باشید آن را می توانید در جعبه های مخصوصی مانند NexStars محصول Vantec (4)قرار دهید، و با آنها یک دیسک سخت اکسترنال eSATA بسازید. رابط SATA برای این کارضروری است؛ یک دیسک سخت قدیمی IDE(5) یا PATA(6) را نمی توانید به یک دیسک سخت eSATA تبدیل کنید.
اضافه کردن رابط eSATA
اگر مادربورد کامپیوترتان دست کم یک هدر(7) SATA استفاده نشده و یک شکاف کارت توسعه آزاد داشته باشد، اضافه کردن یک یا چندرابط SATA آسان است.
یادآوری: هدر (header) به رابط های نری بر روی مادربورد گفته می شود.
* انواع بدون رابط تغذیه: متداول ترین نوع تیغه eSATA حاوی یک یا دو پورت است و به همراه خودکابل های داده ای SATA دارد. برای پشتیبانی از دیسک های سخت حاوی رابط تغذیه، کابل تغذیه اضافی ندارند. چنین تیغه هایی حاوی یک تخته مدار الکترونیکی نیستند. قیمت این تیغه ها از 3 دلاربه بالاست.
برای نصب یک تیغه eSATA بی تغذیه، کامپیوتر را خاموش کنید و درپوش جعبه را باز کنید. (هر چند وقت، به یک بخش فلزی رنگ نشده شاسی جعبه دست بزنید تا الکتریسیته ساکن موجود در بدن تان تخلیه شود). یک تیغه آزاد مربوط به کارتهای توسعه را خارج کنید. در بعضی از کامپیوترها، ممکن است مجبور باشید با خم کردن تیغه، چند اتصال فلزی تیغه به شاسی را بشکنید تا جدا شود. سپس، تیغه eSATA را به جای آن قرار دهید و سرانتهایی آن را با پیچ به جعبه ببندید (یا گیره آن را به جعبه قفل کنید). اگر پیچ مخصوص سفت کردن تیغه به جعبه را نداشتید آن را می توانید از فروشگاه های لوازم کامپیوتر بخرید. کابل های تیغه را به هدرهای (رابط های نری) SATA بر روی مادربورد وصل کنید.
به محض آن که کامپیوتر را روشن کنید باید پورت (های) eSATA آماده استفاده باشند. بخش «استفاده از eSATA» در انتهای مقاله روش های وصل کردن و جدا کردن دیسک های سخت اکسترنال SATA را به گونه ای که ویندوز می فهمد شرح می دهد.
اگر تیغه eSATA شما اصلاً کارنکرد، اطمینان یابید که هدرهای SATA (رابط های نری) روی مادربورد در بایوس کامپیوتر شما فعال شده اند. کامپیوتر را باز راه اندازی کنید و بلافاصله چند بار کلید ورود به برنامه Setup (معمولاً کلید DELETE) را بزنید. فقط پورت های SATA را فعال کنید و به غلط آنها را به عنوان بخشی از یک RAID(9)، که یک تنظیم متفاوت است، فعال نکنید.

* انواع تیغه های eSATA با تغذیه. یک گونه پیشرفته تیغه eSATA گونه ای است که یک رابط تغذیه را از طریق پورت یا پورت های خود فراهم می کند. این خصوصیت به وسایل «تغذیه -گذرگاهی»، مانند حافظه های فلش eSATA، امکان می دهد که بدون یک رابط تغذیه مجزا کار کنند، که معمولاً به شکل یک کابل USB کمکی است. قیمت تیغه های با تغذیه حدوداً از 13 دلار به بالاست.
یک تیغه eSATA باتغذیه، انرژی خود را از منبع تغذیه (10)کامپیوتر می گیرد، مثلاً از طریق یک رابط Molex چهار پینی. آن را طبق دستورالعمل های یک تیغه بی تغذیه که در بالا ذکر شد وصل کنید، سپس، خط تغذیه را به یک رابط آزاد منبع تغذیه وصل کنید.
کارت های افزودنی
آیا هدرهای SATA ی مادربورد شما همگی استفاده شده اند؟ نگران نباشید؛ با نصب یک کارت توسعه می توانید پورت eSATA اضافه کنید. کارت های ارزان قیمت حدود 15 هزار تومن قیمت دارند. اگر کامپیوترتان از شکافPCI-E (11)پشتیبانی کند یک کارت PCI-E بخرید. کارت PCI قدیمی بازدهی را به کمتر از 133 مگابایت در ثانیه می رساند، که برای دیسک های سخت و دیسکران های نوری امروزی کافی نیست (هر چند، برای بعضی از SSDها می تواند کارساز باشد)
خوبی نصب یک کارت توسعه، امکان ارتقای سرعت SATA است.
اگر کارت کنترل کننده جدید شما رابطی سریع تر از رابط مادربورد داشته باشد، مثلاً 3 گیگابیت در ثانیه یا حتی 6 گیگابیت در ثانیه، یک تنگنای کامپیوترتان را عریض تر خواهید کرد. SSD ها در حال حاضر به سرعت خواندن 300 مگابایت درثانیه رسیده اند که محدودیت تئوری SATA ی 3 گیگابیت در ثانیه است، و بعضی از آنها چنان سریع هستند که اصلاً کاری به SATA ندارند و مستقیماً درشکافهای PCI-E قرار می گیرند. (دیسک های سخت دست کم در چند سال آینده باید بتوانند در سرعت کامل 3Gbps SATA کار کنند).
نصب: ابتدا به سایت وب سازنده کارت eSATA جدید خود بروید. در بخش Support، جدیدترین دستگاه ران(12) برای شماره مدل مخصوص کارت و برای سیستم عامل(13) مورد استفاده تان، مثلاً ویندوز ویستای 32 بیتی رادریافت و نصب کنید. اگرفایل دریافتی از نوع فشرده، مثلاً «ZIP.» یا «RAR.» باشد، آن را با ویندوز یا یک برنامه ویژه مانند WinRAR (14)باز کنید. ما برای نصب کارت Rosewill RC-219 eSATA در کامپیوتر آزمایشی خود، کامپیوتر را خاموش کردیم، درپوش جعبه را باز کردیم و یک شکاف PCI-E آزاد انتخاب کردیم. آنگاه، تیغه فلزی خالی مقابل شکاف را از جعبه جدا کردیم. کارت را به دقت در شکاف فرو کردیم، و سپس با یک پیچ ارائه شده آن را به جعبه محکم کردیم.
در پی آن، کامپیوتر راروشن کردیم، هنگامی که برنامه Found New Hardware Wizard ظاهر شد، ما برنامه را به طرف استفاده از دستگاه رانی که از اینترنت دریافت و در دیسک سخت ذخیره کرده بودیم هدایت کردیم.
استفاده از eSATA
بسته به کنترل کننده ی دیسک سخت کامپیوتر، هنگامی که یک وسیله eSATA وصل شود ممکن است به طور خودکار آن را تشخیص بدهد، ممکن است تشخیص ندهد. اگر ویندوز در گوشه پایین - راست پیام هایی را درباره نصب کردن یک دستگاه ران برای وسیله جدید ذخیره گر به نمایش درآورد، به محض این که سیستم عامل به شما اطلاع بدهد که آن وسیله آماده استفاده است می توانید داده ها را به آن انتقال دهید یا از آن به وسایل ذخیره گر دیگر منتقل کنید. از سوی دیگر اگر یک یا چند دقیقه پس از آن که یک وسیله eSATA را نصب کرده باشید (و در صورت لزوم آن راروشن کرده باشید)، هیچ اتفاقی نیفتد، کلید ترکیبیWIN-PAUSE را به طور همزمان بزنید. در ویندوز اکس پی، به برگه Hardware و Device Manage بروید. در ویستا و ویندوز 7 کافی است روی Device Manager کلیک کنید. روی بالاترین مورد در فهرست کلیک کنید، که باید نام کامپیوتر باشد. آنگاه، تحت منوی Action، روی Scan For Hardware Changes کلیک کنید. ویندوز باید وسیله ذخیره گرجدید را شناسایی و یک دستگاه ران برای آن نصب کند.
برای این که با رعایت اصول ایمنی یک وسیله eSATA را از کامپیوتر جدا کنید، روی نام آن در Device Manager تحت Disk Drives کلیک - راست کنید و روی Uninstall کلیک کنید. هنگامی که ویندوز به شما بگوید که حالا می توانید وسیله eSATA را جدا کنید، این کار را انجام دهید یا آن را خاموش کنید. این رویه، بسته به کنترل کننده شما ممکن است همیشه درست کار نکند. اگر یک پیام خطا ظاهر شود، منتظر بمانید و پس از آن که کامپیوترتان را خاموش کردید، eSATA را جدا یا خاموش کنید.
یک برنامه رایگان سودمند به نام HotSwap !(15)را می توانید از اینترنت دریافت کنید که عمل وصل کردن/ جدا کردن eSATA را تقریباً به آسانی استفاده از شکل پیکان سبز Safely Remove Hardware ویندوز برای وسایل USB می کند.
آیکن پیکان قرمز HotSwap در گوشه پایین - راست صفحه نمایش ویندوز به شما امکان می دهد که روی آن برای فرمان Scan For Hardware Changes کلیک - راست کنید. همچنین، برای eSATA از کامپیوتر، با رعایت اصول ایمنی، از این آیکن می توانید بهره بگیرید. باز هم، اگر این گزینه کار نکرد، منتظر بمانید و پس از خاموش کردن کامپیوتر، وسیله eSATA را جدا یا خاموش کنید.
سرانجام همواره سعی کنید که وسیله eSATA در زمانی که کامپیوتر را روشن می کنید خاموش باشد، چون ممکن است بایوس را گمراه کند و سبب بوت از وسیله اکسترنال شود (مگر این که خودتان خواسته باشید)

منبع : www.forum.pcoriginal.com